{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
یکی از جالب ترین دیالوگ هایی که تا الآن شنیدم مربوط به فیلم مادرانه ست که اردلان میگه: خوش به حال درخت گردو اگه کلاغ باهاش قهر کنه...
ﻛﺎﺵ ﺍﺩﻣﺎ ﺟﺴﺎﺭﺕ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺗﻠﻔﻦ ﻭ ﺑﺮﻣﻴﺪﺍﺷﺘﻦ ﺯﻧﮓ ﻣﻴﺰﺩﻥ ﻣﻴﮕﻔﺘﻦ : ﺑﺒﻴﻦ! ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﺕ ﺧﻴﻠﻲ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ ... ﻭﺍﺳﻪ ﻫﻴﭻ ﭼﻴﺰ ﺩﻳﮕﻪ ﻫﻢ ﺯﻧﮓ ﻧﺰﺩﻡ.. |:
دوش رفتم به در میکده خواب آلوده تا کنم تر لبی و خرقه خود آلوده لیک دیدم به در میکده این طابلو بود بشتابید بابا بستنی وفالوده
تو زمان حال باش و با حال باش و خوشحال نه تو فکر گذشته باش نه به فکر آینده. معراج
خدایا.....تا کی چشمانم ببارد؟من که نباید تاوان نباریدن ابرها را پس بدهم....
شک دارم که خالق دانه های انار زندگی مرا بی نظم چیده باشد...
کسی رو برای زندگیت انتخاب کن که اگه آب گرمکن هم تو صورتش ترکید ، بینهایت بهونه دیگه برای ادامه زندگی باهاش داشته باشی !!..
این روزها چه بی امان جوش میزنم گویی دوران بلوغ دردهایم فرا رسیده....!
دنـیـای مـجـازی ، اون بـیـرونـه کـه هـمـه بـا نـقـابـن ، هـمـه تـو قـیـافـن دنـیـای واقـعـی ایـنـجـاس هـمـه بـی ریـا و خـاکـی کـسـی زخـمـاشـو نـمـیـپـوشـونـه کـسـی اشـکـاشـو پـاک نـمـیـکـنـه ...
بچه ها اگر شهر سقوط کرد نگران نباشید دوباره فتح میکنیم! مراقب باشید ایمانتان سقوط نکند...
با وجود همه ی سختیها و ناملایمات مادرم که میخندد خوشبختم.
دلم را لابه لای حرفهای نگفته ام پیچیدم وسرراه گذاشتم تا شاید کسی حرفهایم را بشنودو دلم را با خود ببرد...
الاترین درجه ی راحتی ،رویای ماست و عبرت گرفتن از تنگدستی ها سخت ترین کار ما با کوچکترین مشکل از کوره در می ریم و سرکشی می کنیم شکر گزار نون خالی و زیتون نمی تونیم باشیم
عکس شهدا را میبینیم عکس شهدا عمل میکنیم!! شهدا شرمنده ایم...
دردمن حصاربرکه نیست,دردمن زیستن باماهیانی است که فکردریابه ذهنشان خطورنکرده است...
ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷــــــــﻪ ... ﻣﻮﻧﺪﻧﻲ ﺑﺎ ﻟﮕﺪ هم ﻧﻤﻴﺮﻩ ﺭﻓﺘــــﻨﯽ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻧــــﻤﯽ ﻣﻮﻧﻪ ....
یکی از جالب ترین دیالوگ هایی که تا الآن شنیدم مربوط به فیلم مادرانه ست که اردلان میگه: خوش به حال درخت گردو اگه کلاغ باهاش قهر کنه...
ﻛﺎﺵ ﺍﺩﻣﺎ ﺟﺴﺎﺭﺕ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺗﻠﻔﻦ ﻭ ﺑﺮﻣﻴﺪﺍﺷﺘﻦ ﺯﻧﮓ ﻣﻴﺰﺩﻥ ﻣﻴﮕﻔﺘﻦ : ﺑﺒﻴﻦ! ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﺕ ﺧﻴﻠﻲ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ ... ﻭﺍﺳﻪ ﻫﻴﭻ ﭼﻴﺰ ﺩﻳﮕﻪ ﻫﻢ ﺯﻧﮓ ﻧﺰﺩﻡ.. |:
دوش رفتم به در میکده خواب آلوده تا کنم تر لبی و خرقه خود آلوده لیک دیدم به در میکده این طابلو بود بشتابید بابا بستنی وفالوده
تو زمان حال باش و با حال باش و خوشحال نه تو فکر گذشته باش نه به فکر آینده. معراج
خدایا.....تا کی چشمانم ببارد؟من که نباید تاوان نباریدن ابرها را پس بدهم....
شک دارم که خالق دانه های انار زندگی مرا بی نظم چیده باشد...
کسی رو برای زندگیت انتخاب کن که اگه آب گرمکن هم تو صورتش ترکید ، بینهایت بهونه دیگه برای ادامه زندگی باهاش داشته باشی !!..
این روزها چه بی امان جوش میزنم گویی دوران بلوغ دردهایم فرا رسیده....!
دنـیـای مـجـازی ، اون بـیـرونـه کـه هـمـه بـا نـقـابـن ، هـمـه تـو قـیـافـن دنـیـای واقـعـی ایـنـجـاس هـمـه بـی ریـا و خـاکـی کـسـی زخـمـاشـو نـمـیـپـوشـونـه کـسـی اشـکـاشـو پـاک نـمـیـکـنـه ...
بچه ها اگر شهر سقوط کرد نگران نباشید دوباره فتح میکنیم! مراقب باشید ایمانتان سقوط نکند...
با وجود همه ی سختیها و ناملایمات مادرم که میخندد خوشبختم.
دلم را لابه لای حرفهای نگفته ام پیچیدم وسرراه گذاشتم تا شاید کسی حرفهایم را بشنودو دلم را با خود ببرد...
الاترین درجه ی راحتی ،رویای ماست و عبرت گرفتن از تنگدستی ها سخت ترین کار ما با کوچکترین مشکل از کوره در می ریم و سرکشی می کنیم شکر گزار نون خالی و زیتون نمی تونیم باشیم
عکس شهدا را میبینیم عکس شهدا عمل میکنیم!! شهدا شرمنده ایم...
دردمن حصاربرکه نیست,دردمن زیستن باماهیانی است که فکردریابه ذهنشان خطورنکرده است...
ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷــــــــﻪ ... ﻣﻮﻧﺪﻧﻲ ﺑﺎ ﻟﮕﺪ هم ﻧﻤﻴﺮﻩ ﺭﻓﺘــــﻨﯽ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻧــــﻤﯽ ﻣﻮﻧﻪ ....
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}